در سینه ام جایگاهی است
نامت را حک کردم
هر روز تو را می بوسم و می بویم و عاشقانه
چشمانت را نگاه می کنم . . .
دنیایی ساخته ام
خانه ای بر بلندای محبت
رشته های مهر پیچک هایش گلدان هایی پر از گلهای سرخ
و تو تنها معبود خانه ی کوچک من
خانه ای که به وسعت سرسبزی کوهساران است . . .
و من در کنار چشمه ساران محبت دستانت را می فشارم
من فردای امید را با چشمانی مشتاق می نگرم
در کنار تو . . .