وقتی می شی نیاز من اگه نباشی پیش من
اشکای چشمامو ببین که می ریزه به پای تو
بازم که بی قرارمو دلواپس نگاه تو
تموم هستی منی بمون همیشه پیش من
اگه شدم عاشق تو نذار که بی تاب بمونم
لا لایی شبام تویی نذار که بی خواب بمونم
دارم برات شعر می خونم شاید به یادم بمونی
فقط یه چیز ازت می خوام همیشه عاشق بمونی
سیب سرخی را به من بخشید و رفت
ساقه سبز مرا او چید و رفت
عاشقیهای مرا باور نکرد
عاقبت بر عشق من خندید و رفت
اشک در چشمان گرمم حلقه زد
بی مروت گریه ام را دید و رفت
چشم از من کند و از من دل برید
حال بیمار مرا فهمید و رفت
با غم هجرش مدارا می کنم
گر چه بر زخمم نمک پاشید و رفت
زیبایی دنیا را تنها آن لحظه که به چشمان تو
نگریستم یافتم
و از آن پس هیچ لحظه ای از عمرم
بدون اندیشه تو سپری نشد
اگر عمر من تنها یک شب باشد
آرزو دارم همان یک شب را با تو بگذرانم
چرا که محبوب من این دنیا زمانی زیباست که
در کنار تو باشم . . .
دیدمت وقتی که چشمانم پر از اشک بودند
داشتی به سمت من می امدی
اشک جلوی دیدم را گرفته بود
تصویری محو از تو را می دیدم
گفتم اشک هایم را پاک کنم
شاید بهتر ببینمت
وقتی پاک کردم تو دیگر نبودی
سالهاست تو در اشک هایم مسکن داری
هر وقت چشمهایم پر از اشکند تو هم می ایی
کاش در عالم واقعیت هم می دیدمت
ای صاحب اشک های من کاش روزی
خودت اشک هایم را پاک کنی