تو تک فانوس شبستان های تاریک قلب منی
که به امید صبح و روشنایی به افق بی کرانه های روشن
دست بلند می کنی
و سیب را از روی شاخه به امید شیرینی لحظه های تلخم
و چراغ را به امید لحظه های تاریکم به تنهایی من هدیه می کنی
پس ای شیرینی و روشنایی هدیه شده
به شیرینی تمام سیب های روی شاخه ی درختان سر سبز دنیا
و به روشنایی تمام فانوس های دنیا
دوستت دارم . . .